بد شانسی تو ایران یعنی....
نوشته شده توسط : احسان

۱-بد شانسی يعنی : داری با دوست دختر جديدت راه ميری ، يک دفعه دوست دختر فابريکت مياد و تو قبلا بهش گفتی که به غير از او هيچ دوست دختر ديگه ای نداری و حالا اون تو رو با يه دختر ديگه ميبينه ، خب مسلم ديگه بهترين دوست دخترت میپره .


۲:بد شانسی يعنی : تو دانشگاه سر کلاس داری ادای استادتو در مياری ، بعد همينکه صورتتو برميگردونی ، ببينی استادت پشت سرت واستاده و داشته تمام ارهای تو رو ميديده و دوستای نامردتم اصلا چيزی بهت نگفتن که استاد پشت سرته .


۳: بد شانسی يعنی : شب عيد ميخوای برای دوست و آشنا ای کارت بفرستی ، ولی خطها به قدری شلوغه و سرعت تخمی ، که مسنجر به زور بالا مياد ، چه برسه که بخوای ای کارت بفرستی .


۴: بد شانسی يعنی : تو اتاقت تنهای و داری چت ميکنی و رفتی تو چت روم و تاکو بستی داری برای خودت ... شعر تف ميدی و برای دخترای توی روم ... ليسی اساسی ميکنی ( البته از پشت تاک ) ، بعد ميفهمی که نه انگار تنها و نيستی و بابات از کی تو اتاقته و تو اينقدر محو چتی که اصلا از حضور او آگاه نشده و اونجای که بابات تازه ميفهمه کامپيوتر رو برای چی ميخواستی .


۵: بد شانسی يعنی : بدون گواهينامه و به صورت کاملا هيدن گونه ( مخفيانه ) ماشين بابا رو دو در ميکنی تا بری دنبال رفقا و برين کمی صفا کنين ، رفقا رو بر ميداری ، يه اسکوتر هم تو صبط ماشين ميذاری و به صورت شخله گاز شروع ميکنی به رانندگی ، سره اولين ۴راه پليس بهت گير ميده و به جرم نداشتن گواهينامه ، ماشين باباتو ۲ هفته تو پارکينگ ميخوابونن .


۶: بد شانسی يعنی : جلوی دوستات ادعا ميکنی که خدای کامپيوتری ، بعد يه روز يکی از دوستات زنگ ميزنه که اگه ممکنه بری و ويندوزشو عوض کنی ، بعد و ميری اونجا وبه جای اينکه ويندوزشو درست کنی ، ميزنی خواهر کامپيوترشو به ... ميدی .


۷: بد شانسی يعنی : چهار شنبه سوريه و تو داری با ماشين بابات به همراه چند تا از دوستهای کس ميخت تو خيابون کس چرخ ميزنی ، پشت يه چراغ قرمز يه ماشين پر از دختر مياد کنارت وا ميسته و همون دوستای ... ميخت بر ميدارن چندتا سيگارت ( ترقه) پرت ميکنن تو ماشين دخترا و اين ميشه سوژه خندت ، بعد همينکه چراغ سبز ميشه ميبينی يکی از دخترا دستشو از ماشين در مياره و يک شی ای ناشناخته رو به طرف کاپوت ماشين پرت ميکنه و تو به گا رفتن کاپوت ماشينو ميبينی ، چون اونا يه نارنک دست ساز پرت کرده بودن .


۸: بد شانسی يعنی : اون گرگه تو کارتون ميگ ميگ ( همون گرگه و شتر مرغه ) ، چون ما از بچگيمون يادمونه که اون ميخواستی اين شتر مرغه رو بگيره و هر دفعه بد شانسی مياره ، خلاصه اينکه به نظر من کس شانس ترين شخصيت کارتونی همونه .


۱۱: بد شانسی يعنی : آمار وبلاگت به روزی چند هزار نفر رسيده و داری کلی حال ميکنی ، يک روز کانکت ميشی و اسم وبلاگتو وارد ميکنی و ميبينی پيغام انسداد اين سايت توسط مخابرات اومده جلوت و تو اصلا باور نميکنی اينو و همين امر باعث ميشه تا آمارت به يک دهم آمار قبليت برسه .


۱۲: بد شانسی يعنی : تولدت ۳۰ اسفند باشه .


۱۳: بد شانسی يعنی : جلوی دوستات ادعا ميکنی خدای کانتر استريک و آنريل تورنومنت هستی ، بعد يه روز دوستات دعوتت ميکنن گيم نت و ميری اونجا ميشينی و آنريل و يا کانتر ميزنی ، و تنها چيزی که اونوقت تابلوی ، اسم توی که هميشه آخری ( با اون همه ادعا )


۱۵: بد شانسی يعنی : تو مملکتی باشيم که ندونيم پول نفت و گاز و سرمايه های ملی مون کجا و تو حساب چه اشخاصی ميره .


۱۶: بدشانسی يعنی : تو مملکتی باشيم که زنها و دختراش برای يه لقمه نون ، مجبور به خود فروشی ميشن .


۱۷: بد شانسی يعنی : تو مملکتی باشيم که از نظر فرار مغزها رتبه اول جهان رو داره .





:: موضوعات مرتبط: داستان و مطلب , داستانهاي طنز , داستانهاي حكمت آميز و عبرت آموز , ,
:: بازدید از این مطلب : 1065
|
امتیاز مطلب : 86
|
تعداد امتیازدهندگان : 32
|
مجموع امتیاز : 32
تاریخ انتشار : 4 شهريور 1389 | نظرات ()
مطالب مرتبط با این پست
لیست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید

/weblog/file/img/m.jpg
fatemeh در تاریخ : 1392/6/8/5 - - گفته است :
بد شانسی یعنی اینکه یکار با حقوق بالاتر از کارت گیر آوردی وقراره بری اونجا فرمم پر کردی بردی تا بااینکار تصویه میکنی میبینی طرف یکی از اقوامش که بتازگی بیکار شده رو آورده سرکار وتو بیکار شدی

/weblog/file/img/m.jpg
اوا در تاریخ : 1391/9/29/3 - - گفته است :
نمیدونم چی بگم

/weblog/file/img/m.jpg
ham vatan در تاریخ : 1391/9/9/4 - - گفته است :
boro khodeto dorost kon baba


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: